شناسه خبر : 89266
دوشنبه 01 فروردين 1401 , 12:15
اشتراک گذاری در :
عکس روز

بابِلِ اطلاعاتی / گسلِ فرهنگی

انقلاب در فرآیند تبادل اندیشه؛ نوجوانان و جوانان را به مشارکت فعال در روند جاری امور فرهنگی واداشته؛ به طوری که قادرند ساختارِ شنیده ها و دیده ها را تغییر داده و مسیر تحول را تعیین کنند.

فاش نیوز- انقلاب در فرآیند تبادل اندیشه؛ نوجوانان و جوانان را به مشارکت فعال در روند جاری امور فرهنگی واداشته؛ به طوری که قادرند ساختارِ شنیده ها و دیده ها را تغییر داده و مسیر تحول را تعیین کنند.

بالاترین ناخرسندی از متولیان امور فرهنگی ریشه در ناتوانی در فهم همین موقعیتِ کلیِّ دارد. این ندانم کاری باعث دشوارشدن کار مصلحان اجـتماعی و زحمت مضاعف می شود.

دیوید لایون در کتاب پسامدرنیته، به صورتی ابتکاری در پرتوافکنی بر همهمه و  غوغای عصرِ انفجارِ اطلاعات؛  از استعاره ی بابِل (شهر باب الله/ دروازه ی خدا، در بین النهرین) بهره می گیرد.

در همین رابطه او نسبت به دغدغه ی نیکلاس کار ( رسیدن سلطان قلب الکترونیک به پشت در خانه ) به زبان نیچه همدلی می کند ( با دلهره و تردید به این مهمانِ ناخوانده ی مرموز نگاه کن )؛ پژواک این رفتار امروزه به خوبی به گوش می رسد ...

مفروض است تاریخ فردا را، امپراتوری مغز و تفکر تکنیکی خواهد نوشت:

  •  هجوم تمام عیار و بی امانِ فرهنگی به سامان اندیشه و انگیزه ی نوجوانان و جوانان با شدت ادامه دارد؛
  • خطوط گسلِ جدال میان بساطِ کهنه ی قدما و طرح نو متآخرین به شیوه ای جدیدتر مشتعل شده است؛

از این رو است که مسیر انتقال آموزه های مورد احترامِ جهانِ اجتماعی ( جامعه و فرهنگ ) به فرزندان این مرز و بوم؛ بسیار پر مخاطره شده و الزاما باید متناسب با مقتضیات این زمان باشد.

فرضیه:

الف: منطق درونی و هدف مدیران مجتمع شبانه روزی مجازی که در سنگلاخ همه گونه فساد و تباهی و منافع شخصی لغزیده اند؛ نیروی ضد خود را تولید کرده و بتدریج آن را از چشم نوجوانان و جوانان خواهد انداخت.

ب: بعد از زلزله ی فرهنگیِ حاصل از فضای مجازی؛ دیگر هیچ چیز مانند قبل سر جای خود نخواهد بود. اما قدرت اربابان سلیوودی و هالیوودی؛ رو به افول است! و به دلیل حذف معنای سلطه در مفهومِ دروازه ی خدا؛ میدانِ بازی به زودی عوض خواهد شد:

دور گردون گر دوروزی بر مراد ما نرفت/ دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

ج: فرهنگ همواره دو قطب را می آفریند، نه فقط جنایتکار را در یک سو و معترض را در سوی دیگر، بلکه ایستادن و مقاومت، تأمل و چاره اندیشی،  یافتن و ساختنِ راه و ابزار تأدیب ... ؛ را نیز پیش روی معترض می گذارد.

 یکی از اهدافِ بابِلِ اطلاعاتی؛ گسترش چند فرهنگ گرایی است. بنابراین حضور پررنگ دو عنصر دین و فرهنگ ( سازندگان جوامع متنوع ) در آن؛ زندگی فضیلت مندانه را برای همگان به ارمغان می آورد.

با غفلت متولیان امور از تآثیر اثیریِ فرهنگ وارداتی؛ و سیاست گذاری های ناصواب فرهنگی، ذهن نسل نوظهور متوجه ی ابر قدرتی پوشالی شد.

 همان کشوری که در آن خود سری های وحشیانه ( مثل نهادن زانو بر گلوی یک شهروند سیاهپوست ) و احساسات خشونت آمیز سکه ی رایج است؛ و مفهوم جامعه و فرهنگِ ما را به هیچ می گیرد، و معنا و مفهوم مرز حتی برای حریم و حیا را نمی فهمد! عقل برخی از فرزندان این مرزو بوم را دزدیده است ...

از رهگذر گشوده بودن دروازه های ورود به کلبه ی خیال انگیزِ الکترونیک:

  • فشردگی زمان/ فضا شدت یافت؛
  • زندگی اجتماعی سرعت بیشری گرفت؛
  • دریافتِ فوریِ هر نوع اندیشه تبدیل به امری عادی شد؛

از حیث نظری؛ نقطه ی عزیمت این تحول بنیادین دره ی سلیکن یعنی قلب الکترونیک در آمریکا است. اما این اشتباه است اگر این عصاره ی پیشرفت دانش بشری؛ صرفا ثمره ی رویکرد عقل سلیمی در اندیشه ی غربی ارزیابی شود.

اصطکاک میان دست آوردهای حاصل از تفکر تکنیکی و چگونگی مواجهه با آن در جامعه ی ایران امر جدیدی نیست. همواره اندیشه ورزان کوشیده اند میان امر بومی و امر جهانی و باخوانش طباطبایی جدالِ بساط کهنه ی قدما و امر نو متآخرین؛ پلی بزنند ...

بابِلِ اطلاعات به نوجوانان و جوانان این فرصت را داده تا با هدف نشر و فرهنگ ایرانی و اسلامی؛ فهم و انصاف و قدرت شان در تشخیص سره از ناسره را در معرض دید و قضاوت جهانیان قرار دهند.

این ویژگیِ خاص نسل نوظهور است که اگر:

  • دوره ای که در آن فسادِ دربار و فلاکت عمومی به اوج رسید ؛
  •  استبداد سیاه « سَبُعانه کشور را به قفسی آهنین تبدیل کرد»؛

 بی غرضانه برایش تبیین شود! یا حتی از زبان کسانی که وابستگی عاطفی به جمهوری اسلامی ندارند با خبر شود که مثلا فلان روشنفکر که:

- « اولین نارنجکِ تسلیم به تمدن فرنگی را انداخته » و بی پروا راه نجات مردم ایران از مصائب اجتماعی را «پذیرشِ بلاشرطِ تسلیمِ مطلق در برابر آداب؛ آموزش، و روش زندگی غربی بدون هیچ استثنایی» اعلام می کند ...

بدلیل غیرت ملی ریشه دار در فرهنگ ایرانی هم که شده سری از تآسف تکان داده و از خود می پرسد که چرا:

  •   نه  تبیین علمی و نقل بدور از تعصب از واقعیتی عظیم با ظرفیتی فوق تصور که معجزه آسا تاریخ سیاسی و جامعه و فرهنگ را متحول کرد؛ از کسی شنیده؛  
  • نه  حتی پای صحبت برخی از گویندگانی که هنوز با همان شور و هیجان اولیه که لازمه ی به ثمر رساندن و تثبیت انقلاب بود از آن سخن می گویند؛ نشسته است؛

پیامد دو حالت مذکور چشم انداز روشنی را از تلنگر به عقلِ فطریِ نسل وب می تواند ترسیم کند. البته شایسته ی یاد آوری است که  او نسبت به مجاری رسمیِ نقلِ حقیقت از قبیل رسانه های داخلی؛ مدرسه و مراکز آموزش عالی و حتی محراب و منبر! اعتماد خود را از دست داده است ...

این امری سرنوشت ساز است؛« امور شایستۀ اندیشیدن، پیش از این اندیشیده شده؛ صرفا باید آن اندیشه ها را باز اندیشی کرد و بس » چرا که پای روح کلِّیِ یک ملت در میان است، یعنی:

 « همان طرز اندیشیدن و عمل کردن که به حفظ و بقای احساس عاطفی که برای دوام نظام سیاسی ضرورت دارد کمک می کند ... یک نظام اجتماعی پایدار نمی ماند مگر آنکه احساس عاطفی متناسب با آن در نزد افراد وجود داشته باشد.»

به راستی که ندانم کاری و فرصت سوزی متولیان امور؛ امر خطیر روشنگریِ ذهن نسل نوظهور را در اختیار آتش بیاران  معرکه یعنی صفحه ی صاف وبی و تجّار اندیشه قرا داد؛ همان حقه بازانی که بسیار خوب بلدند چگونه با زبان خودش با او سخن بگویند ...

پرتو افکنی برگسل لاله گون و سرخفامِ فرهنگی؛ دو نکته ی عجیب ولی واقعی را پدیدار می کند:

  • سوخت آتش این گسل، از جنگل الکترونیک در کشوری نوپدید؛ و از مسیر بزرگراه اطلاعاتی؛ به کشوری صادر می شود که رقص شعله ی این آتشگهِ دیرپا؛ از سپیده دم تاریخ تاکنون از هر کران به وضوح دیده می شود!
  • سوخت رسانی توسط جنگل بانان سرزمین عجایب، که با زدن نقاب بر چهره و کشیدن پرده ی مخملی بر روی منطق درونیِ اهداف خود؛ اندیشه ی بخشی از نوجوانان و جوانان را طلسم کرده اند، با وِردِ اجی مجی؛ و به سرعت برق انجام می گیرد!

بدون تردید باطل السحر این جادو؛ ارائه ی اطلاعات صادقانه به نسل نوظهور و دعوت صمیمانه از او برای داوری منصفانه نسبت به رویدادهای تاریخ معاصر ایرا ن است.

با اطمینان می توان گفت که چنین رویکری موجب کناررفتن نقاب و برملا شدن اهداف پشت پرده و هویدا شدن منافع شخصی و مستمر جادوگران، نزد نوجوانان و جوانان خواهد شد. واکاوی روند رخ دادهای منجر به پیروزی انقلاب نشان می دهد که چه بسا افرادی به هیچ روی عِرقِ دینی و حتی ملی نداشته اند اما از فساد و تباهی دیکتاتوری سیاه پهلوی نیز بیزار و متنفر بوده اند.

نتیجه گیری:

شتاب روند جدایی و بی اعتمادی؛ موجب شکل گیری نوعی گسل فرهنگی شده است. از بزرگترین خطرهایی که زندگی روزمره (عادی) نوجوانان و جوانان را تهدید می کند این است که صرفا آموزه های مجتمع شبانه روزی فضای مجازی یگانه راه و روش اندیشه پذیرفته شود.

اساسا جوهرِ تفکر غربی تفکر تکنیکی است؛ این اندیشه دیروز طبیعت را با سودجویی و به تدریج تبدیل به امری صرفا دنیوی نمود؛ امروزه نیز در صدد است شأن و جایگاه عنصر فرهنگ ( و به خصوص دین ) را که به طور ذاتی و قطعی به جامعه شکل می دهند؛ تا حد ممکن به اموری پیش پا افتاده و سطحی تقلیل دهد.

مخاطرات اجتماعی به عنوان جایگاه تبادل اندیشه؛ نمایانگر نزاع میان گرایش های سنتی با مطالبات مدرن نیز می باشند.

 شواهد نشان می دهد که با حضور پر رنگ فرهنگ بومی و دین در بابِلِ اطلاعات؛ می توان به دلایل زیر:

  •   برخورد کشتی عقل ابزاری با صخره ی واقعیت؛
  • تکانِ عقل فطری با صدای انفجارِ خانمان برانداز دیجیتالیسم؛
  • مهارتِ خود آموز نوجوانان و جوانان در چگونگی بهره گیری از دانش دیجیتال؛

  به دست یابی به جایگاهی بر تر در میدان نبرد مغزها و تفکر تکنیکی بیش از پیش امیدوار بود ...

به حکمِ عقلِ سلیم؛ جادارد تا متولیان و متصدیان امور؛ با  سیاست گذارای مبتنی بر داده های علمی و آماری ای که از رهگذر تحقیقات پیمایشی بدست می آید و کاری فنی و تخصصی است؛ جامعه و فرهنگ را از خسارت بیشتر حفظ کنند.

سخن آخر

فقدان ارزیابی علمی از نقش فضای مجازی بر شاکله ی رفتاری و فرهنک و جامعه؛ روند جدایی بین نسل وب و آموزه های دینی را پرشتاب کرد. حداقل دو عامل در این خسران جبران ناپذیر مؤثر بود:

  •  عدم آشناییِ متولیان امور فرهنگی با اقتضاعات زمان حال؛
  • دستپاچگی در فرایند مهارِ انرژیِ آزاد شده از گسل آتشین فرهنگی؛

با این وجود به نظر می رسد نسل نوظهور هرچند با اندکی تآخیر؛ ولی با شجاعت ذهنی آمادگی دارد تا برای یک خانه تکانی فرهنگی پیش قدم باشد و ضمن اندیشه در چگونگی حفظِ خصالِ خویشتن؛ خودش راهکار اصلاحِ اعتماد خدشه دار شده را پیشنهاد دهد.

علاوه بر نتایج معنادار برخی تحقیقات کیفی؛ وایرال برخی کلیپ ها با شکل و شمایل نوجوانانه ی امروزی و با محتوای ارزشیِ منطبق با آرمان ها و ارزش ها و اعتقادات در شبکه های اجتماعی؛ این گمان را تقویت می کند.

 

* جانباز دکتر مهدی حسینی

اینستاگرام
سلام و ارادت خدمت دکتر سید مهدی حسینی عزیز.
دغدغه مندی و احساس مسوولیتان را می ستایم ، و برایتان سلامتی و عزت و سعادت آرزومندم
جانباز کریمی
بانام و یاد خدا
سلام و درود بر حاج غلامرضا عزیزدل برادر
ممنون از لطف و محبت شما نسبت به شاگردتون؛
سال نو مبارک؛ از ذات اقدس الهی بهترینها را براتون آرزومندم؛
التماس دعای بیش از پیش
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi